نظریه داو جونز

تحلیل تکنیکال از کجا شروع شد؟ مروری بر تئوری داو
در عصر حاضر تحلیلگران با استفاده از ابزارهای متنوعی مانند نمودارها، گرافها و… قادرند تا به درک مناسبی از وضعیت و آینده بازار دست پیدا کنند. با این وجود روند تفکر و تصمیمگیری هر تحلیلگر بر اساس نظریههای متفاوتی است که طی سالیان طولانی شکلگرفته است. با این وجود با نگاهی کوتاه به تاریخچه تحلیل تکنیکال میتوان دریافت که پایه و اساس چنین تحلیلها و سرمایهگذاریهایی در سهام، همه به چارلز داو و نوشتههای او بازمیگردد.
سرفصلهای این آموزش
تاریخچه مختصری بر نظریه داو
چارلز داو بنیانگذار شرکت داو جونز و همچنین اولین ویراستار والاستریت ژورنال، نخستین فردی بود که از این نظریه صحبت کرد و به همین دلیل نامش بر روی تئوری داو به یادگار انتخاب شد. این نظریه بر اساس مقالههای بسیاری که او بین سالهای ۱۹۰۰-۱۹۰۲ بر آنها کارکرده بود، شکل گرفت. پس از مرگ چارلز داو، ویلیام همیلتون (William Hamilton) تحقیقات او را ادامه داد. در نهایت سال ۱۹۳۲، رابرت رئا (Robert Rhea) مجموع نوشتههای این دو نفر را به عنوان تئوری داو منتشر کرد.
تئوری داو چیست؟
نظریه داو (Dow Theory) توضیح میدهد که چگونه سرمایهگذاران، به کمک بازار بورس میتوانند از سلامت فضای کسبوکار اطمینان حاصل کنند. تئوری داو اولین نظریهای بود که از حرکت بازار در روندها صحبت میکرد. در حالی که طی این سالها تغییرات زیادی در بازارهای سهام رخ داده است، اما کماکان میتوان به اصول اصلی تئوری داو تکیه کرد.
شش اصل تئوری داو:
۱- بازار خلاصه همه رویدادها است
۲- بازار دارای سه روند است
۳- روندها دارای سه فاز هستند
۴- شاخصها یکدیگر را تائید میکنند
۵- حجم معاملات روند را تصدیق میکند
۶- روندها تا زمانی که اخطارهای قطعی بازگشت را دریافت نکنند به حرکت خود ادامه میدهند
۱- بازار خلاصه همه رویدادها است
این اصل معتقد است که تمامی اطلاعات موجود در بازار، در قیمت فعلی سهام و شاخصها منعکسشده است. این اطلاعات شامل کلیه دادهها مانند اعلان سود شرکتها، افزایش (یا کاهش) تورم یا حتی احساسات سرمایهگذاران است.
در نتیجه بهتر است به جای بررسی گزارش سود یا ترازنامه شرکتها، تحرکات قیمتی را تجزیهوتحلیل کرد.
۲- بازار دارای سه روند است
تئوری داو، اولین نظریهای بود که حرکت بازار در روندها را مطرح کرد. این روندها عبارتاند از
- روند اولیه، روند اصلی بازار است. این روند نشاندهنده نحوه حرکت بازار در بلندمدت است. یکروند اولیه میتواند سالها طول بکشد.
- روندهای ثانویه به صورت اصلاح یکروند اولیه در نظر گرفته میشوند. روند ثانویه مانند حرکتی مخالف با روند اصلی است. به عنوان مثال، اگر روند اولیه صعودی باشد (بازار گاوی)، روند ثانویه نزولی (بازار خرسی) است. این روندها ممکن است بین چند هفته تا چند ماه ادامه داشته باشند.
- روندهای جزئی که نوسانات حرکت بازارند و به صورت روزانه اتفاق میافتند. این روندها کمتر از سه هفته طول میکشند و در جبهه مخالف حرکات روند ثانویهاند.
۳- روندها دارای سه فاز هستند
این تئوری اشاره میکند که سه فاز برای هر روند اصلی وجود دارد: فاز انباشت، فاز مشارکت عمومی و فاز وحشت.
در ادامه به توضیح هر فاز میپردازیم:
- فاز انباشت: آغاز روند اولیه صعودی (یا نزولی) در بازار گاوی (یا خرسی) به عنوان فاز انباشت شناخته میشود. در اینجا، معامله گران برای خرید (یا فروش) سهام برخلاف عقیده رایج بازار، وارد بازار میشوند.
- فاز مشارکت عمومی: در فاز مشارکت عمومی، با بهبود شرایط کسبوکار و آشکار شدن احساسات مثبت، سرمایهگذاران بیشتری وارد بازار میشوند. این امر منجر به مشاهده قیمتهای بیشتر (یا کمتر) در بازار میشود.
- فاز وحشت: این فاز با خرید بیشازحد سرمایهگذاران نمایان میشود و این مسئله میتواند منجر به ایجاد حدس و گمانهای بزرگی شود. در این مرحله، حالت ایدهآل برای سرمایهگذاران این است که سود خود را برداشته و از بازار خارج شوند.
۴- شاخصها یکدیگر را تائید میکنند
نمیتوان روند در بازار را تنها با یک شاخص تائید کرد. همه شاخصها باید در تائید یک موضوع همنظر باشند. بنابراین اگر یک شاخص نشان از روند صعودی (یا نزولی) میدهد، شاخصهای دیگر هم باید چنین نشانی را از خود بروز دهند.
۵- حجم معاملات روند را تصدیق میکند
روند در بازار باید با حجم معاملات حمایت شود. به عنوان مثال، در یکروند صعودی ، حجم با افزایش قیمت افزایش و با کاهش قیمت، کاهش مییابد. و در یکروند نزولی، حجم با کاهش قیمت افزایش مییابد و با افزایش قیمت کاهش مییابد.
۶- روندها تا زمان دریافت اخطار بازگشت، به حرکت خود ادامه میدهند
تئوری داو معتقد است که روند بازار علیرغم هر اتفاقی در بازار، به حرکت خود ادامه میدهد. به این معنا که در طی یک روند صعودی ممکن است روند به صورت موقت کمی تغییر کند اما بازار کماکان به حرکت خود در جهت صعودی ادامه میدهد. علاوه بر این، وضعیت موجود تا زمانی که یک برگشت واضح در بازار رخ ندهد، باقی میماند.
سخن پایانی
با اینکه از معرفی تئوری نظریه داو جونز داو نزدیک به صدسال میگذرد، اما کماکان در بازار معاملات امروزی مطرح بوده و از آن استفاده میشود. در واقع معامله گران با درک تئوری داو، میتوانند روندهای بازار را شناسایی و از این موقعیتها به نفع خود بهره ببرند.
تئوری داو Dow Jones
تئوری داو یک نظریه مالی است که می گوید بازار در صورتی روند نظریه داو جونز صعودی دارد که یکی از میانگین های آن بالاتر از یک سقف قیمت قبلی پیش برود و با پیشرفت مشابهی در میانگین دیگر همراه باشد یا به دنبال آن دنبال شود.
به عنوان مثال ، اگر میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) به بالاترین حد صعود کند ، انتظار می رود میانگین حمل و نقل داوجونز (DJTA) در یک بازه زمانی منطقی از این روند پیروی کند.
تئوری داو یک چارچوب فنی است که پیش بینی می کند در صورتی که یکی از میانگین های آن بالاتر از یک بالاترین قیمت قبلی باشد که همراه با پیشرفت مشابهی در میانگین دیگر باشد ، بازار در یک روند صعودی قرار دارد.
این نظریه بر این تصور پیش بینی شده است که بازار همه چیز را به روشی منطبق با فرضیه بازارهای کارآمد تطبیق می دهد.
در چنین الگویی ، شاخص های مختلف بازار باید یکدیگر را از نظر عملکرد قیمت و الگوهای حجم تأیید کنند تا روند معکوس شود.
درک تئوری داو
تئوری داو رویکردی برای تجارت است كه توسط چارلز اچ. داو ارائه شد ، وی با ادوارد جونز و چارلز برگسترسر ، داو جونز و شركت را تأسیس كرد و متوسط صنعتی داو جونز را در سال 1896 توسعه داد.
چارلز داو در سال 1902 درگذشت ، و به دلیل مرگ او هرگز نظریه کامل خود را در بازارها منتشر نکرد ، اما چندین پیرو و وابسته آثاری را منتشر کردند که در مقاله ها گسترش یافته اند.
برخی از مهمترین مشارکتهای تئوری داو شامل موارد زیر است:
"فشارسنج بازار سهام" نظریه داو جونز ویلیام پی. همیلتون (1922)
رابرت رئا "تئوری داو" (1932)
جورج شفر "چگونه به بیش از 10 هزار سرمایه گذار در سودآوری سهام کمک کردم" (1960)
"تئوری داو امروز" ریچارد راسل (1961)
داو معتقد بود که بورس اوراق بهادار به عنوان یک کل معیار قابل اعتمادی برای شرایط کلی تجارت در اقتصاد است و با تجزیه و تحلیل بازار کل ، می توان آن شرایط را دقیق ارزیابی کرد و جهت روند عمده بازار و جهت احتمالی سهام منفرد را شناسایی کرد.
این نظریه در تاریخ صد و یک ساله خود دستخوش تحولات بیشتری شده است ، از جمله مشارکت های ویلیام همیلتون در دهه 1920 ، رابرت رئا در دهه 1930 و ای جورج شفر و ریچارد راسل در دهه 1960.
جنبه های نظریه از دست رفته است ، به عنوان مثال ، تأکید آن بر بخش حمل و نقل - یا راه آهن ، در شکل اصلی آن - اما روش داو هنوز هسته اصلی تجزیه و تحلیل فنی مدرن را تشکیل می دهد.
نظریه داو نظریه داو جونز چگونه کار می کند
شش مولفه اصلی در تئوری داو وجود دارد.
بازار همه چیز را شفافیت می دهد
نظریه Dow بر اساس فرضیه بازارهای کارآمد (EMH) عمل می کند ، که بیان می کند قیمت دارایی ها تمام اطلاعات موجود را در بر می گیرد.
به عبارت دیگر ، این رویکرد نقطه مقابل اقتصاد رفتاری است.
پتانسیل درآمد ، مزیت رقابتی ، صلاحیت مدیریت - همه این عوامل و موارد دیگر در بازار قیمت گذاری می شوند ، حتی اگر همه افراد از همه یا هر یک از این جزئیات اطلاع نداشته باشند.
در قرائت دقیق تر این نظریه ، حتی رویدادهای آینده نیز به صورت خطر شفافیت است.
سه نوع روند اصلی بازار وجود دارد
بازارها روندهای اصلی را تجربه می کنند که یک سال یا بیشتر طول می کشد ، مانند بازار گاو نر یا خرس.
در این روندهای گسترده نظریه داو جونز تر ، آنها روند ثانویه را تجربه می کنند ، که اغلب بر خلاف روند اصلی کار می کنند ، مانند عقب نشینی در بازار گاو نر یا افزایش در بازار خرس این روندهای ثانویه از سه هفته تا سه ماه طول می کشد.
سرانجام ، روندهای جزئی کمتر از سه هفته وجود دارد که عمدتا نظریه داو جونز سر و صدا هستند.
در نتیجه روندها ثانوی میتوانند بلند مدت ، میان مدت و کوتاه مدت باشند.
روندهای اصلی سه مرحله دارند
طبق تئوری داو ، یک روند اصلی از سه مرحله عبور می کند.
در بازار گاوی ، مرحله انباشت ، مرحله مشارکت عمومی (یا حرکت بزرگ) و مرحله اشتیاق است.
در بازار خرس ، مرحله توزیع ، مرحله مشارکت عمومی و مرحله وحشت (یا ناامیدی) نامیده می شوند.
شاخص ها باید یکدیگر را تأیید کنند
برای ایجاد یک روند ، شاخص های فرضی Dow یا میانگین بازار باید یکدیگر را تأیید کنند.
این بدان معنی است که سیگنالهایی که در یک شاخص وجود دارد باید با سیگنالهای دیگر مطابقت داشته باشند .
اگر یک شاخص ، مانند میانگین صنعتی داو جونز ، روند صعودی اولیه جدید را تأیید کند ، اما شاخص دیگری در روند نزولی اولیه باقی بماند ، معامله گران نباید تصور کنند که روند جدیدی آغاز شده است.
داو از دو شاخصی که او و شرکایش اختراع کرده اند ، میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) و میانگین حمل و نقل داو جونز (DJTA) استفاده کرد ، با این فرض که اگر شرایط تجاری در واقع سالم باشد ، به عنوان افزایش DJIA ، ممکن است پیشنهاد می شود که راه آهن از جابجایی باری که این فعالیت تجاری لازم دارد سود می برد.
اگر قیمت دارایی ها در حال افزایش بود اما راه آهن رنج می برد ، احتمالاً روند پایدار نخواهد بود.
این معکوس نیز اعمال می شود:
اگر راه آهن رشد کرد اما بازار در حال رکود است ، روند مشخصی وجود ندارد.
حجم باید روند را تأیید کند
اگر قیمت در جهت اصلی حرکت کند ، حجم باید افزایش یابد و اگر بر خلاف آن حرکت کند ، باید کاهش یابد.
حجم کم نشان دهنده ضعف در روند است.
به عنوان مثال ، در بازار گاوی، با افزایش قیمت ، حجم باید افزایش یابد و در هنگام بازگشت ثانویه کاهش یابد.
اگر در این مثال در هنگام بازپس گیری حجم افزایش یابد ، این می تواند نشانه ای از روند معکوس باشد .
روندها ادامه دارند تا زمانی که یک واژگونی واضح رخ دهد
وارونگی در روندهای اولیه را می توان با روند ثانویه اشتباه گرفت.
تعیین اینکه آیا یک صعود در بازار خرس معکوس است یا یک حرکت کوتاه مدت است که باید با پایین آمدن پایین تر همراه باشد ، دشوار است و تئوری داو با تأکید بر تأیید برگشت احتمالی احتیاط را تأیید می کند.
نظریه داو (تحلیل تکنیکال_قسمت سوم)
چارلز داو به هماره شریکش ادوارد جونز در سال ۱۸۸۲ کمپانی داو جونز را تأسیس کردند. پس از گذشت سالها اغلب تحلیل گران تکنیکی و محققان بازار سرمایه عقیده دارند آنچه امروز بهعنوان تحلیل تکنیکال شناخته میشود، بر پایه نظریه داو در آن سالها بوده است. در سال ۱۸۸۴ نخستین شاخص بازار سرمایه که از میانگین قیمت ۱۱ شرکت در بازار سرمایه بهدستآمده بود توسط داو منتشر شد. از این یازده شرکت، نه شرکت مربوط به صنعت راهآهن بود و دو شرکت مربوط به کارخانه جات تولیدی.
داو دریافته بود که میانگین قیمت پایانی این ۱۱ شرکت میتواند مبنای خوبی برای تشخیص وضعیت اقتصاد کشور باشد.
صدسال پس از انتشار نخستین نظريه داو، انجمن تحلیل گران تکنیکال، جام نقرهای را به نام گورهام را بهپاس خدمات چارلز داو، به شرکت داو جونز تقدیم کرد.
شاخصی که او ارائه کرد به عنوانی دماسنجی برای تشخیص وضعیت بازار سرمایه به کار میرود و باگذشت حدود ۱۲۰ سال از مرگ وی، این شاخص (شاخص داو جونز)همچنان بهعنوان یک ابزار ضروری توسط تحلیل گران تکنیکال استفاده میشود.
اصول مقدماتی نظریه داو:
نظریه داو جونز شش فرض مقدماتی دارد که در زیر به توضیح آنها میپردازم:
۱٫ همهچیز در شاخصها خلاصه میشود.
حاصل جمع تمام اخبار اقتصادی و سیاسی و …در شاخص بازار خلاصه میشود و همهچیز تأثیر خود را در این شاخص میگذارد.
جمله بالا آشنا نیست؟
۳ اصل اساسی تحلیل تکنیکال را به یاد میآورید؟ (لینک مقاله تحلیل تکنیکال چیست؟ )اصل اول میگفت که همهچیز در قیمت خلاصه میشود)(همچنین مقاله نرم افزار تحلیل تکنیکال را هم مطالعه کنید)
۲٫ بازارها ۳ نوع روند دارند
ازنظر داو، روندی صعودی است که قیمت در یک قله صعودی بالاتر قله صعودی پیش از خود قرار گیرد و یا قیمت در یک حفره نزولی، بالاتر از حفره نزولی خود قرار گیرد.
قله به محلی از قیمت گفته میشود که نقطهای از قیمت از قیمتهای قبل و بعد از خود بزرگتر باشد.
حفره به محلی از قیمت گفته میشود که نقطهای از قیمت از قیمتهای قبل و بعد از خود کوچکتر باشد.
در شکل زیر مثالی از یک روند صعودی را میبینید. همانطور که مشاهده میکنید، قله و حفره جدید بالاتر از قله و حفره قدیم تشکیلشده است.
در یکروند صعودی قیمت ممکن است بارها به سمت بالا و پایین حرکت کند ولی درنهایت برآیند کل صعودی است.
داو معتقد بود وقتی قیمت سهمی تا حد زیادی صعود میکند، سهم قیمت خود را تعدیل میکند (افت میکند) و سپس دوباره به محدوده آخرین قله خود برمیگردد و از آن عبور میکند (در شرایط رالی صعودی)
ازنظر داو روند خود متشکل از ۳ روند دیگر است:
الف. روند اولیه
ب. روند ثانویه
ث. روندهای کوچک.
روند اولیه نشاندهنده جریان حاکم بر کل روند است، روندهای ثانویه اندازهای کوچکتری از روند اولیه دارند ولی در خلاف جهت روند اصلی هستند و به آنها امواج اصلاحی میگویند. قیمت میتواند در یکروند صعودی یکسوم تا دوسوم موج قبلی خود اصلاح داشته باشند. روندهای کوچک روندهایی هستند که در جریان روند نظریه داو جونز ثانویه به وجودمیآیند.(در ادامه مقاله شاخص قیمت را هم بخوانید)
۳٫ روندهای بزرگ دارای ۳ مرحله هستند:
• مرحله تراکم یا تجمیع
• مرحله مشارکت عمومی
• مرحله توزیع
در مرحله تراکم، سرمایهگذاران آگاه و کسانی که به اطلاعات مهم و دست اول دسترسی دارند وارد معامله میشوند. به اطلاعاتی که آنها دسترسی دارند بقیه سرمایهگذاران دسترسی ندارند. آنها متوجه میشوند دلایلی که تا الآن باعث ریزش قیمت میشده کمرنگ شدهاند.
در مرحله مشارکت عمومی، تحلیلگران تکنیکال که شرایط ورود را بر روی نمودار قیمت میبینند وارد معامله میشوند در این مرحله قیمت رشد سریعتری پیدا میکند و خبرهای اقتصادی بهبود مییابند.
مرحله توزیع، زمانی است که عموم جامعه از رشد قبلی مطلع میشوند در این مرحله همهجا اخبار صعود بازارها پیچیده است. در این مرحله هم رشد سریع است و حجم معاملات افزایش مییابد.
در مرحله آخر خریدارانی که در مرحله اول وارد بازار شده بودند (زمانی که کسی هنوز خبر نداشت) از بازار با سود خوبی خارج میشوند و پشت سر آنها تحلیل گران تکنیکال که با تأخیر از افت قیمت مطلع میشوند با سود کمتری نسبت به گروه اول خارج میشوند و در آخر هم گروه سوم با زیان (یا سود خیلی کم) از بازار خارج خواهند شد و این چرخه مجدداً ادامه میابد. (مقاله خرید سهام قبل از مجمع را بخوانید)
۴٫ شاخصها باید یکدیگر را تائید کنند.
طبق نظریه داو در بورس بیان شاخصهای صنعت و راهآهن، هر نشانهای از افت یا رشد زمانی اهمیت دارد که روی هر دو شاخص اتفاق بیافتد. البته لزومی ندارد که همزمان این اتفاق بیافتد ولی هر چه ازنظر زمانی بیشتر به هم نزدیک باشند، اهمیت آن بالاتر است.
۵٫ حجم معاملات باید روند را تصدیق کند.
ازنظر داو حجم معاملات عاملی ثانویه ولی بسیار مهم در تائید روند قیمتی است. توجه کنید در روندهای پرقدرت صعودی و نزولی حجم معاملات باید متناسب با رشد یا افت قیمت، رشد کند؛ یعنی هم در روند صعودی پرقدرت حجم رشد میکند و هم در روند نزولی پرقدرت حجم رشد میکند.
۶٫ روندها تا زمانی که اخطار بازگشت قطعی را دریافت نکنند، به حرکت خود ادامه میدهند
همانطور که در قسمت اول سری مقالات تحلیل تکنیکال گفتم، قیمت تا زمانی که عامل خارجی باعث توقف یا تغییر نظریه داو جونز روند نشود به حرکت خود در جهت قبلی ادامه میدهد.
یکی از سختترین کارها برای تحلیل گران تکنیکال تشخیص این مورد است که آیا قیمت در حال اصلاح است یا جهت قیمت تغییر کرده. ابزارهای و اندیکاتورهای هم برای تشخیص این موضوع هست که در قسمتهای آینده به آنها میپردازم. برای مطالعه مقاله تکنیکال یا فاندمنتال بروی لینک کلیک کنید!
در این مقاله اصول و اساس نظریه داو را بیان کردم و قسمتهای بعدی مطالب بیشتری در این مورد برای شما بیان خواهم کرد.